کمک 75 میلیون دلاری آمریکا برای ترویج لیبرال دموکراسی در ایران
بسم الله
ایالات متحده در راستای مخالفت بیشتر با ایران وحمایت ازناراضیان ایرانی 75 میلیون دلار رابه این کار اختصاص داده است. برنامه ای که شامل تقویت رسانه ای همراه با ایجاد دفتری در وزارت خارجه این کشوربه منظور ترویج لیبرال دموکراسی خواهدبود.
به نظر می رسد ایالات متحده در پی تلاش های خود برای براندازی جمهوری اسلامی، راه میانه ای را بین انقلاب های رنگین در کشورهای آسیای مانند «اوکراین» و «گرجستان» و تلاش برای ایجاد «شبکه های اجتماعی» و همچنین «اپوزیسیون سازی»، مانند آنچه در افغانستان و مخصوصا عراق برگزیده، مورد توجه قرار داده است. ازهمین رو، ایالات متحده قصد دارد از طریق استفاده از سازمان های جامعه مدنی، به جای روش های خشن نظامی، تغییر رژیم سیاسی ایران را مورد هدف قرار دهد.
چنین کوششی اما بر پیش فرض های راهبردی اشتباهی استوار است. مقامات آمریکایی گمان می کنند که جمهوری اسلامی ایران در برابر سقوط وسرنگونی آسیب پذیر است. بنابراین تلاش می کنند راه رابرای یک انتقال آرام ودر نتیجه آن، یک دموکراسی سکولار هموار کنند. این پیش فرض تردید برانگیز مقامات ایالات متحده، قرار است از پی اتخاذ چنین تاکتیک هایی حاصل شود.
دراین راستا، پنجاه میلیون دلار از بودجه یاد دشده، قراراست به توسعه پخش برنامه های رادیویی وتلویزیونی اختصاص یابد. درحالی که برنامه های سیاسی مستقیم ویا غیرمستقیم می تواند به افزایش دانش مردم در مورد جغرافیای سیاسی جهان و افزایش انتظارات آنها منجر شود، اما انتظار داشتن از اینکه این آگاهی به کاستیها، به تنهایی بتواند به تغییر رژیم ویا دگرگونی سیاسی منجر شود، بسیار ناپخته و دور ازذهن است. چنانکه «تروتسکی» می گوید اگروجود محرومیت علتی برای طغیان وسرکشی بود، توده های مردم باید همیشه درحال شورش می بودند.
بقیه 25 میلیون دلار نیز قرار است برای تقویت جامعه مدنی وگروه های مخالف داخلی وخارجی و تسهیل ارتباطات دانشجویی هزینه شود. با این پیش فرض که این سازمان ها و افراد می توانند دسترسی لازم را به توده های مردمی به عنوان پلی برای ترویج وتوسعه دموکراسی داشته باشند وچنین نقشی را ایفا کنند.
این درحالی است که همه سازمان های سیاسی و مدنی در ایران مجبور هستند زیر نگاه مراقب دولت فعالیت کنند. هر نهادی که با عناصر خارجی در تماس باشد، درهمین راستا فورا با انگ جاسوسی مواجه می شود وبه همین جهت سریعا سرکوب می شود. جمهوری اسلامی سالهاست که مخالفان خودش را وابسته و وام دار نهادهای «نابکار» خارجی می داند. هم اکنون، دانشجویان، دانشگاهیان و فعالان اجتماعی که بخواهند از پول «کثیف» امریکایی استفاده کنند، خطراتی همچون دستگیری را برایشان به همراه خواهد داشت.
به علاوه، سازمان های جامعه مدنی ایران را می توان به دوبخش مدرن وسنتی تقسیم کرد. سازمان های جامعه مدنی سنتی در ایران، غالبا مذهبی، به خوبی سازمان های شده و از بافت به هم پیوسته ای برخوردار هستند. آنها به خوبی تامین منابع مالی می شوند وبه بخش قابل توجهی از منابع دسترسی دارند،خیلی بیشتر از منابعی که در اختیار سازمان های مدرن جامعه مدنی قرار دارد. این بخش از سازمان های جامعه مدنی، بسیاری از هوادران جمهوری اسلامی را نیز در برمی گیرند.
بخش مدرن سازمان های جامعه مدنی، ازسوی دیگر، همواره با مشکلات متنوعی روبرو بوده اند که از مشروعیت، تا کمبود خصلت نمایندگی و نابسنده بودن و نا پیوستگی هواداران را در برمی گیرد. اگرچه همزمان، جامعه مدنی مدرن ایرانی، دارای پتانسیل بسیار بیشتری است. هراس از سرکوب خشونت آمیز، اگرچه، افزایش حضور افراد در این بخش را با نگرانی هایی روبرو ساخته است، درعین حال محافظه کاران، همواره درصدد آن بوده اند که با بهانه ای این بخش از جامعه مدنی را با مشکل مواجه کنند. به همین جهت، حالا دستگاه «بوش» برای جمهوری اسلامی بهانه لازم را فراهم کرده است تا به انزوای این سازمان ها اقدام کنند ومشکلا تی رابرای هوادران آن ایجاد کنند.
اما چه باید کرد؟ اگرایالات متحده واقعا برای مقاصد صلح آمیز وتحول پایدار به نوعی لیبرال دموکراسی درایران علاقه مند است، باید چنین پندارهای باطلی که می تواند از طریق تلویزیون های ماهواره ای و دادن پول به سازمان های جامعه مدنی، به تغییر رژیم اقدام کند را رها کند. مهمترین عاملی که می تواند به تقویت جامعه مدنی مدرن ایرانی و گذار صلح آمیز و پایدار به دموکراسی در ایران کمک کند، یک طبقه متوسط چالاک و پرنشاط است که مستقل از نهاد دولت عمل می کند.
دولت نزدیک به هفتاد درصد از بودجه سالانه خود را از محل درآمدهای نفتی به دست می آورد. درعین حال حدود هشتاد درصد اقتصاد کشور دولتی است. بیشتر طبقه متوسط ایرانی وطبقه کارآفرین، به صورت مستقیم ویا غیر مستقیم به دولت وابسته هستند. به علاوه، تعداد افرادی را که می توانند از طبقه جوان - که نزدیک به هفتاد درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند- جزو طبقه متوسط برشمرد بسیار کم تعداد است.
تاثیرگذارترین راه برای بهبود چشم انداز دموکراسی درایران، کمک به توسعه بخش خصوصی و افزایش افرادی است که می توان در طبقه متوسط آنها را جای داد. این موضوع با صرف تنگ نظرانه پول برای تقویت جامعه مدنی درایران، میسر نخواهد شد، هنگامی که همزمان کشور از نظر اقتصادی منزوی نگه داشته شده است. چشم انداز برای گذار پایدار به لیبرال دموکراسی هنگامی بیشتر خواهد شد، ونه کمتر، که ایران به اقتصاد جهانی بپیوندد
از روش های تاثیرگذار دیگر می توان به کاهش انزوای ایران، از جمله محدودیت های توهین آمیز و دردسرساز، ازجمله مسائلی مانند کاهش مشکلاتی که هنگام انگشت نگاری به خاطر ایرانی بودنشان برای اخذ ویزاو دیدن بستگانشان در این کشورتحمیل می شود، است. به علاوه سرمایه گذاری روی بخش غیرانتفاعی و موسسات فرهنگی (مانند تبادل فرهنگی، تهیه فیلم وکتاب مشترک)، توسعه توریسم فرهنگی وتبادل فرهنگی وعلمی میان دانشگاه ها می تواند سازنده باشد.
پ.ن
این تحلیل را قبلا نوشته بودم اما چون حمیدرضای علاقبند عزیز گفت بزار رو وبلاگت من هم گذاشتم رو وبلاگم.
به نقل از: www.khakm.mihanblog.com